لزوم تسلط فنی کارشناس اصلی بر حوزه مشارکت کارشناس معین و حدود امکان تحلیل نظرات تخصصی فرعی

لزوم تسلط فنی کارشناس اصلی بر حوزه مشارکت کارشناس معین و حدود امکان تحلیل نظرات تخصصی فرعی
هدر نظام کارشناسی رسمی، اعتبار نظریه کارشناسی در گرو صلاحیت فنی، استقلال علمی، انسجام محتوایی و تحلیل روشن مستندات است. هنگامی که کارشناس معین در بخشی از موضوع پرونده بهکار گرفته میشود، این کارشناس اصلی است که مسئول جمعبندی و ارائه گزارش نهایی است. بنابراین، لازم است کارشناس اصلی بر حوزه تخصصی مشارکتیافته توسط کارشناس معین تسلط نسبی فنی داشته باشد.
معنای تسلط فنی نسبی
منظور از تسلط فنی نسبی این نیست که کارشناس اصلی باید همان میزان دانش یا مدرک تخصصی کارشناس معین را داشته باشد، بلکه:
او باید به اندازهای آگاه باشد که بتواند گزارش و یافتههای کارشناس معین را فهم، تحلیل، نقد، مقایسه و در بستر کل موضوع ارزیابی کند.
برای مثال:
اگر کارشناس رسمی در رشته راه و ساختمان، جهت بررسی آزمایش خاک، از نظر آزمایشگاه ژئوتکنیک (کارشناس معین) استفاده میکند، باید اصول پایهای خاکشناسی و نتایج معمول آزمایشها را بشناسد.
اگر نظر معین به لحاظ اصول مهندسی محل تردید باشد یا فرضی نادرست اتخاذ شده باشد، کارشناس اصلی باید بتواند آن را تشخیص داده یا در گزارش به صورت مشروط بیان کند.
حدود امکان تحلیل نظرات تخصصی فرعیکارشناس اصلی در تحلیل نظرات تخصصی معین با محدودیتهایی مواجه است:
الف. کارشناس اصلی نمیتواند نظر معین را بهصورت کورکورانه وارد گزارش کند.او باید به درستی توضیح دهد که چرا و چگونه نظر معین را پذیرفته یا در گزارش گنجانده است.
ب. اگر توان تحلیل را ندارد، باید درخواست کند که دادگاه نظریه معین را بهصورت مستقیم در قالب نظر کارشناسی مستقل دریافت کند.در غیر این صورت، مسؤولیت انتظامی و حقوقی به دلیل اظهار نظر در موضوع فاقد صلاحیت متوجه او خواهد بود.
ج. تحلیل باید مستند باشد:کارشناس اصلی میتواند از اصطلاحاتی مانند «براساس نظر ارائهشده توسط...» یا «با استناد به گزارش پیوست از کارشناس معین» استفاده کند، ولی در نهایت باید نشان دهد که خود او نیز متوجه محتوا، اعتبار و محدودیتهای آن نظر بوده است.
پیامد فقدان تسلط فنیاگر کارشناس اصلی بدون تسلط نسبی بر موضوع مشارکت کارشناس معین، نظریه را صرفاً منتقل کند، با چند خطر مواجه خواهد بود:
نقص در نظریه کارشناسی و قابل اعتراض بودن آن؛
مواجهه با مسؤولیت انتظامی به دلیل تخطی از صلاحیت یا عدم کفایت علمی؛
رد نظریه توسط دادگاه به علت عدم انسجام یا ضعف استدلال فنی؛
ایجاد رویههای خطرناک در نهاد کارشناسی که در آن، مسؤولیت بدون اشراف پذیرفته شده است.
پیشنهاد اجرایی
توصیه میشود پیش از درخواست کارشناس معین، کارشناس اصلی خود تشخیص دهد که آیا درک مناسبی از موضوع موردنیاز دارد یا خیر.
در صورت نبود حداقل شناخت فنی، از همان ابتدا درخواست ارجاع موضوع آن بخش به یک کارشناس مستقل یا تشکیل هیأت تخصصی موازی شود.
شوراهای کارشناسی در کانونهای استانی نیز میتوانند با برگزاری دورههای توجیهی، سطح آشنایی کارشناسان را با شاخههای همجوار ارتقاء دهند.
نتیجهگیری
کارشناس اصلی نمیتواند صرفاً نقش واسط میان مرجع قضایی و کارشناس معین را ایفا کند. او باید:
ناظر، تحلیلگر و ارزیاب نظر کارشناس معین باشد؛
توان فنی لازم برای تحلیل موضوعات مرتبط را داشته باشد؛
و در قبال صحت، انسجام و کفایت کل نظریه کارشناسی پاسخگو باشد.
عدم تسلط فنی، موجب تزلزل اعتبار کارشناسی و تعارض با اصول حاکم بر نظام کارشناسان رسمی خواهد بود.
در نظام کارشناسی رسمی دادگستری، کارشناس اصلی مسؤول مستقیم اظهار نظر فنی و ارائه گزارش نهایی است. در موارد خاص که بخشی از موضوع ارجاعی نیازمند تخصصی خارج از رشته او باشد، مرجع ارجاعکننده ممکن است اجازه دهد از کارشناس معین (که در رشته فرعی صلاحیت دارد) استفاده شود.
اما این مشارکت، تنها در صورتی مجاز و قابل دفاع است که:
کارشناس اصلی بر آن بخش از موضوع تسلط مفهومی، فنی یا تحلیلی داشته باشد
و بتواند نظر کارشناس معین را بهدرستی تفسیر، ارزیابی و در کل نظریه تلفیق کند.
اگر تسلط مفهومی، فنی یا تحلیلی وجود نداشته باشد:کارشناس اصلی صرفاً ناقل بیتحلیل اطلاعات دیگران میشود؛این عمل در نظام کارشناسی، فاقد وجاهت فنی و تخلف انتظامی تلقی میشود؛و از نظر مرجع قضایی، گزارش فاقد اعتبار کارشناسی مستقل خواهد بود
مفهوم «تسلط مفهومی، فنی یا تحلیلی» کارشناس اصلی بر حوزه مشارکت کارشناس معین
تسلط مفهومی
تسلط مفهومی به معنای شناخت کلی و دقیق از مفاهیم بنیادین، واژگان تخصصی و چارچوب نظری حوزه مرتبط با نظر کارشناس معین است.
مثال:اگر موضوع کارشناسی مربوط به ارزیابی خسارت در یک دستگاه صنعتی باشد و بخشی از آن به کارشناس برق قدرت به عنوان معین سپرده شود، کارشناس اصلی (مثلاً مکانیک) باید بداند:
اصول اولیه عملکرد سیستمهای قدرت چیست؛
منظور از «نوسان ولتاژ»، «خطای فاز» یا «اتلاف توان» چیست؛
و بتواند بفهمد که این اصطلاحات چه ارتباطی با عملکرد کلی دستگاه دارند.
بدون این شناخت مفهومی، کارشناس اصلی نمیفهمد معین چه گفته است و نمیتواند نظر او را نقد یا تحلیل کند.
تسلط فنی
تسلط فنی به معنای آشنایی با فرآیندهای عملی، استانداردها، روشهای رایج و روششناسی استفادهشده در تخصص معین است.
یعنی کارشناس اصلی باید بتواند بفهمد:
کارشناس معین از چه آزمایش، محاسبه یا روش ارزیابی استفاده کرده؛
آیا آن روش در موقعیت موردنظر صحیح و متداول بوده؛
و آیا نتیجه، با ورودیها و فرضیات همخوان است یا خیر.
مثال:اگر در پروندهای، کارشناس معین از آزمایش بتن (مانند تست مقاومت فشاری) استفاده کرده، کارشناس اصلی باید:
بداند اساس کار آن آزمایش چیست؛
چه دادههایی باید استخراج شود؛
و چه عواملی ممکن است نتیجه را مخدوش کند.
تسلط تحلیلی
تسلط تحلیلی به معنای توانایی تلفیق دادههای ارائهشده توسط کارشناس معین با سایر اجزای موضوع کارشناسی، و تحلیل اثر آن دادهها در نتیجه نهایی کارشناسی است.
در واقع، حتی اگر کارشناس اصلی خود دادهبرداری نکرده، باید بتواند:
نتایج معین را در کل سازوکار نظریه کارشناسی جا دهد؛
اثر آن را در ارزیابی خسارت، تشخیص تخلف، یا محاسبه قیمت تحلیل کند؛
و در صورت نیاز، درباره تناقض، ابهام یا ضعف نتیجه، اظهار نظر کند.
مثال:فرض کنید کارشناس معین تشخیص داده که سیستم تهویه در پروژهای دچار ایراد طراحی است. کارشناس اصلی باید بتواند:
بررسی کند آیا این ایراد در خسارت کل تأثیرگذار است یا نه؛
با بخشهای دیگر (مثلاً سازه یا معماری) ارتباط دارد یا خیر؛
و در نهایت این نظر را با تحلیل خود در گزارش کارشناسی تلفیق نماید.
جمعبندی
تسلط مفهومی، فنی و تحلیلی یعنی:
کارشناس اصلی باید بهقدر کافی بداند که کارشناس معین چه میگوید، چرا چنین میگوید، و این گفته چه اثری در کل پرونده دارد.
در غیر این صورت، او نمیتواند با مسئولیت خود، نظر معین را در گزارش بگنجاند و باید:
یا آن بخش را بهطور مستقل از سوی دادگاه به یک کارشناس رسمی متخصص ارجاع دهند؛
یا از تشکیل هیأت چندتخصصی استفاده شود.
تمامی مسؤولیت گزارش کارشناسی، اعم از دادههای فرعی یا تحلیل نهایی، بر عهده کارشناس اصلی است.
بنابراین مرجع بررسی و پاسخگویی رسمی در برابر مراجع قضایی و انتظامی، همواره کارشناس اصلی است. حتی اگر بخش فنی از سوی کارشناس معین تهیه شده باشد، کارشناس اصلی باید:از آن بخش دفاع فنی کند؛ آن را در چارچوب کل نظریه تحلیل و تفسیر کند و در صورت وجود نقص، پاسخگو باشد.توجه داشته باشید کارشناس معین، شخصی است که بنا بر درخواست و تشخیص کارشناس اصلی، برای اظهار نظر در بخشی تخصصی از موضوع کارشناسی وارد فرآیند میشود. اما:
نظر او، جزئی از نظر نهایی کارشناس اصلی تلقی میشود، نه یک نظریه کارشناسی مستقل.
بنابراین، اگرچه او در مقام مشارکت فنی ایفای نقش میکند، اما خروجی نهایی به نام کارشناس اصلی صادر میشود و مسؤولیت کلی با وی است. در صورت وجود شکایت یا اعتراض، مراجع انتظامی میتوانند مستقیماً عملکرد کارشناس معین را نیز بررسی کنند.