شماره نظریه :
7/1403/468 |
شماره پرونده :
1403-127-468ح |
تاریخ نظریه :
1403/12/21 |
قانون
استعلام
چنانچه فردي به استناد سند عادي و در اجراي ماده 147 قانون ثبت اسناد و املاک مصوب 1310 با اصلاحات و الحاقات بعدي، سند رسمي مالکيت ملکي را اخذ کند؛ اما شخص ثالثي با ادعاي جعليت سند خوانده که منشأ صدور سند رسمي مالکيت بوده است، دعواي ابطال اين سند را مطرح کند؛ اما خوانده از ارائه سند عادي براي استکتاب و کارشناسي امتناع کند تکليف دادگاه چيست؟ آيا اصل بر صحت ادعاي خوانده با توجه به در دست داشتن سند رسمي مالکيت است و يا از آنجا که اين سند رسمي بر اساس حکم مقرر در ماده 147 صدرالذکرصادر شده است، برخلاف اسناد رسمي موضوع ماده 21 قانون ثبت اسناد و املاک، اصل بر تزلزل سند مذکور است؛ مگر آنکه دارنده سند رسمي، صحت سند عادي منشأ صدور سند رسمي مالکيت را ثابت کند؟ به طور کلي، با توجه به فقدان مهلت خاصي براي اعتراض، شخصي که در اجراي ماده 147 قانون ثبت اسناد و املاک مصوب 1310 با اصلاحات و الحاقات بعدي يا قانون تعيين تکليف وضعيت ثبتي اراضي و ساختمانهاي فاقد سند رسمي مصوب 1390، سند مالکيت دريافت ميکند، موظف است تا چند سال سند عادي منشأ صدور سند رسمي را نگهداري کند؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
صدور سند مالکيت براي متقاضي در اجراي مواد 147 و 148 قانون ثبت اسناد و املاک مصوب 1310 با اصلاحات و الحاقات بعدي، مستلزم احراز شرايط مقرر در اين مواد است؛ در فرض سؤال که در اجراي بند 6 ماده 147 يادشده، هيأت حل اختلاف موضوع ماده 148 اين قانون تصرفات مالکانه و بلامعارض متقاضي داراي سند عادي مالکيت را احراز کرده است و با تطبيق مفاد سند با حدود اربعه تصرفات در طبيعت، سند مالکيت صادر شده است؛ در خصوص دعواي ابطال سند مالکيت به ادعاي مجعول بودن سند عادي ارائه شده به هيأت مذکور، در فرض امتناع خوانده از ارائه سند عادي جهت استکتاب؛ هرچند از شمول مواد 209 و 220 قانون آيين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امور مدني مصوب 1379 خارج است، اما دادگاه بايد مطابق عمومات مربوط به امارات و قرائن به دعوا رسيدگي کرده و تصميم مقتضي اتخاذ کند.